آخر میرسد آن روز، که بی من بگذرد تو را...
آخر میرسد آن روز که تو هم خسته شوی و بروی...
مثل این روزها...
آخر میرسد آن روز ، که بگذرد روزهایت آرام...
آخر میرسد آن روز که بغضم ترک بردارد...
آخر میرسد آن روز که بگذری و آرام ، پر بغض، بخوانی شعرهای از دست رفته ام را زیر لب...
می آید که بیایی بر سر قبر روزهایم...
مشتی خاک بیفکنی بر جان زیر خاکم...
زمزمه کنان نقطه هایم را...
آخر میشکند آن بغض...